مشاوره عشق ؛ ازدواج و زناشویی

نگاهی عمیقتر به واقعیت های زندگی

مشاوره عشق ؛ ازدواج و زناشویی

نگاهی عمیقتر به واقعیت های زندگی

ازدواج موقت بحثی چالش برانگیز

ازدواج موقت بحثی چالش برانگیز است برای هر کسی . هر زن یا مردی ممکن است به آن 

فکر کند به خود موضوع آن و حتی به آن نیاز پیدا کند. حتی ممکن است به تعادل فکری هم  

بیانجامد چرا که تلخ بودن واقعیتی برای کسی دلیلی برای رد آن نمی شود. 

به هر حال ممنون می شوم که دوستانم هم در این موارد به من کمکی بکنند تا نتیجه گیری خوبی حاصل شود: 

۱- با توجه به آمار زنان و مردان واجد شرایط این موضوع امکان دارد؟ 

۲- وجود آن با توجه به عقل و شرع بر چه اساسی است؟ 

۳- اگر برای زنان و مردان مجرد پیش زمینه ازدواج دایم باشد ؛ در چه صورت به این هدف نزدیک  

میشویم؟ و موضوع روابط جنسی در این حالت چگونه است؟

عشق تجربه ای از زمان حال

انسان ترکیب پیچیده ای است از آموخته ها ؛ دانشهای حال و آینده ؛ خواسته ها و تمایلات 

و غرایز ؛ ولی عشق همیشه تجربه ای است از زمان حال ؛ انسان فراموش میکند که با هر 

آن چیزی که الان تمام و کمال دارد با او رابطه سازی میکند و رو برویش قرار دارد رابطه سازی 

کند.

درباره اشتیاق تو شدن

تو کیست ؟ اشتیاق تو شدن چه معنایی دارد؟  

این عبارتی است که مارتین بوبر بکار می برد و در عین زیبایی؛ کلی و اسرار آمیز هم هست. 

ولی در همین حد میتوان گفت که فرد در نتیجه تلاشها و رابطه های بسیارش با خدا و  

دیگر انسانها و واقعیتها و همین طور واقعیت های معنوی است که به مقام تو می رسد ؛ 

و دیگران او را به معنای واقعی تو میخوانند در نوشتارو کلامشان این تو خواندن بیشتر ظاهر میشود.و فرد وقتی با کسی که به مقام تو رسیده و خوب رشد کرده رابطه برقرار میکند ؛ 

خودش هم وقتی میبیند این امکان را دارد که به مقام تو برسد پر ازاشتیاق می شود و  

به وجد می آید. 

دوست داشتم توضیح کوتاهی در مورد واقعیت معنوی بدهم و آن اینکه چیزهایی مثل نیروی جنسی ؛ حتی خود سکس که یک واقیعیت است که ظاهر و باطن دارد؛ ازدواج و یا بعضی افراد؛مثل امام حسین (ع)  ؛به صورت یک واقعیت معنوی در برابر ما ظاهر میشوند و ما بسته  

به حس و آمادگی درونمان می توانیم با این واقعیت ها رابطه برقرار کنیم.

جهان عشق

بد نیست تامل کنیم که چرا مارتین بوبر میگوید: جهان عشق واقعیت نمی یابد مگر اینکه  

تک تک انسانهای روبروی ما برای ما به مقام تو رسیده باشند.

سرد مزاجی جنسی

آیا باید این واقعیت را قبول کرد که برخی مردها و زنها ذاتا به قدری گرم مزاج جنسی  هستند  

که به ورطه هرزگی می افتند ؟یعنی با یک زن یا یک مرد راضی نمیشوند؟ 

و آیا باید این واقعیت را قبول کرد که برخی مردها و زنها ذاتا سردند؟ 

هر چه که باشد این واقعیت مسلم است که هیچکدام از این گروه ها واقعیت و اصل رابطه 

جنسی  را نمیدانند ؛ برای همین به ورطه هرزگی می افتند یا سرد میمانند.  

در این میان حالتی هم وجود دارد که برخی زنها هم هستند که رفتارهای عاشقانه را در 

اولویت دارند و روابط جنسی باید به تبع آن باشد. آیا این زنها هم سردند؟ هر کس ممکن  

است نگاهی داشته باشد؛ ولی به نظر من این زنها سرد نیستند ؛فقط باید با دقت 

و ظرافت بیشتری با آنها در رفتارهای جنسی برخورد شود.

ناچاریم از تو گفتن ها

از آنجا که بنا بر این گذاشتم که سعی کنم بیانگر واقعیت ها باشم لازم شد جریانی را که  

خانمی بهانه اش شد ؛بازگو کنم. 

بله خانمی آمد و گفت آقا رضا من دنبال یه دوست خوب میگردم اول ای میل بده تا بعد. 

منم گفتم چه جور دوستی میخواهی ؟ گفت یه دوستی سالم و صمیمی 

گفتم :اگر اینطور است پس تاهل و تجرد من نباید برات مهم باشه ولی حدس میزنم دنبال  

ازدواجی و این دوستی مقدمه آن است برات. و اتفاقا همان بود و دوستی به کل فراموش  

شد برای این خانم به دلیلی واهی که اکثرا رایج است و آن بیم خیانت بود. 

نهایتا گفت فقط به عنوان یه خواهر کوچیک در خدمت شما هستم چون حقوق خوانده بود 

و من اطلاعات حقوقی نیاز داشتم. 

به هر حال برای حسن ختام این آشنایی گفتم در روابط انسانی عباراتی مثل خواهر و 

داداش معنی ندارد و اساس رابطه ها میتواند درک متقابل و چیزهای که یک فرد برای ارایه  

دارد ؛باشد و اساسا حتی در زندگی خانوادگی هم ناچار هستیم حتی با پدر و مادر 

 و همسر با عنوان انسان هایی که اسرار و توانایی هایی دارند ارتباط برقرار کنیم. 

ناچاریم وباید این قابلیت را در خود تقویت کنیم تا همیشه در روابط ما عشق و تازگی حضور داشته باشد.