نیمه من هرنوع آزادی که رشد و خلاقیت بیشتر را سبب شود برای من بها میدهد و من هم.
نیمه من خیلی چیزها را از نگاهم می خواند و جمله « دوستت دارم » را دوست دارد بیشتر
به خاطر زیباییش.
نیمه من دیندار است ولی اصل و عمق دین را هم می شناسد.
من مسیری را طی نموده ام کمی سنم بالاتر رفته و چشمانم بازتر شده اند در گیرو دارزندگی .
اگر تو به این مسیر و اهدافم علاقه مند باشی و با روحیاتم سازگار؛ میگویند که نیمه اصلی من
هستی و اگر به همه راه و روحیاتم همخوان نباشی ؛ می گویند که نیمه فرعی من هستی.
ولی اگر نیمه اصلی من باشی منحصر به خودم هستی چون این راهی را که من پیموده ام
کس دیگر نپیموده است. همینطور صدق می کند در مورد دیگری.
برای بیان مفاهیمی که میخواهم منتقل کنم این زبان را انتخاب کردم که برای خودم دلنشین است و هر کس هم میتواند از آن استفاده کند البته مثل همیشه تلاشم این است که بیانگر واقعیت ها باشم.
نیمه من از آنجا که شاید تو باشی و همین نزدیکی از همین الان سلامت می گویم.